امیر مهدیامیر مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

هدیه آسمانی ما

امیر مهدی زلزله میشود

1391/10/16 19:52
نویسنده : مامان نخودی
734 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی وقته که نیومده بودم وبلاگت به خدا یه مین هم وقت نمیدی کم بیام برات بنویسم امکان نداره تو بیدار باشی و بزاری من بیام نت

وقتایی هم که خوابی نمیدونم درس بخونم یا تند تند یه سری سایتای خبری رو بخونم که به قول بابا سجاد از دانش مسایل روز عقب نمونم

حرفای جدید:

دابووووووووووووووووده:فاطمه(منظور خاله جونه بیچاره کلی باهات کار میکنه که تو یه جمله بهش بگی خاله جون عاشقتم (از وقتی به دنیا اومدی روزی 100 بار بهت میگه بگو خاله جون عاشقتم)آخرشم بهش میگی دابووووووودههههههههههههههههه بوده بودهههههههههههه یعنی فاطمه بیا بازی)

پو:توپ

پوووووووش:پیشته(به پیشی میگی)

اٍده: بده

نٍه :نه

کلی هم با خودت حرف میزنی و آواز میخونی که من واقعا دوست دارم بدونم چی میگی ولی متاسفانه چیزی دستگیرمون نمیشه

کارهای جدید:

سرتو میزار زمین و به حالت سجده میگی اَاَ  اَ یعنی الله اکبر

گوشی تلفنو میگیری دستتو میزاری دم گوشتو تند تند باهاش شماره میگیری کلا صبحا که بیدار میشی صاف میری سراغ تلفن کنار تخت ما

دست دستی میکنی نمیدونی چه بامزه بعدم میگی دَ دَ

قبلا همیشه پز میدادم پسرم خیلی شیطون نیست و هیچوقت سراغ کابینت ها و کمد ها نمیره اما الان یکی دو هفته است کابینتها رو میریزی بیرون اونا رو تمیز میکنم کمد میز توالت رو میریزی بیرون و از همه چی بیشتر هم رژ لب های مامان رو دوست داری بعضی هاشون که مدل سایه ای هستن و رنگشون معلومه رو خیلی دوست داری و کلی باهاشون حرف میزنی 

کلی تو بوس کردن ماهر شدی و بعضی وقتا بی هوا میایی آدمو بوس میکنی نمیدونییییییییییییییییییییییییییی چه کیفی میدی اون بوسها

مثلا داری بازی میکنی بعد یه دفعه میایی سراغ مامان و به سختی خودتو میرسونی به لپ مامان و بوس میکنی وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی من به عرش میرم در اون لحظه هیچی نمیتونه حس منو توصیف کنه

(خدایا شکرت)

 خجالتخجالتخجالتخجالت

این ماه خیلی عکس جدیدی ندارم که بزارم فعلا همین سه تا باشه قول میدم به زودی با کلی عکس جدید بیام

راستی آخر هفته هم وقت آتلیه داریم و میریم آتلیه

رستوران پردیس قلهک (اونجا رو رسما ترکونده بودی یه بچه هم بود به اسم مهدیار که کلی وسط رستوران باهاش دنبال بازی کردی(البته امیر مهدی که خودش راه نمیره بابا سجاد به صورت تاتی تاتی دنبال بچه مردم تو رستوران میکردن خوبه رستورانش خیلی شلوغ نیست))

 

اُ اُ اُ اُ بیایین بریم ده ده (این اُ اُ گفتن هم فیگوره جدیده هرچیزی که تعجب پسری رو بر انگیزه اُ میگه)

بفرمایین شکلات

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

صفورا مامان آوا
18 دی 91 11:09
وااااااااااای خدا اوووو گفتنش خیییییییییلی باحاله اون لباس گرم کن قرمزشم عاااالیه
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
24 دی 91 9:18
قربون این پسر شیرین زبون. عکسات خیلی باحالن. مخصوصا عکس اولی که تو رستورانه. قربون خنده هات عزیزم.
الناز مامان بنیا
25 دی 91 14:56
بچه جون تو چه جشمایی خوشکلی داری فدات شممممم
سهیلا
4 بهمن 91 17:55