راه افتادن و شیرین کاری های جدید

پسر ما هم بالاخره از 3 شنبه راه افتاد البته هنوز یه کم ترسوه و باید خودمون بلندش کنیم که راه بره

ولی وقتی راه میره کلی دوق میکنه و همه هم براش دست میزنن بیشتر ذوق میکنه

حرفهایی که امیر مهدی جون میزنه

آفففففففففففففففففففف: آب

آببیییییییییییییییده: آب بازی-آب بده(دومنظورست)

مام بودیییییییی:مامان جونی

با بودییییییییی: بابا جونی

صدای حیونها (البته اینو بیشتر از 1 ماهه که بلده)

ببعی میگه : به به

کلاغه میگه : دار دار

پیشیه میگه: پیشته (اینو بابا سجاد اشتباه یاد داده چون خیلی باحال میگی پیشته )

گاوه میگه:مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

هاپوه میگه: هاب

هر جا هم پیشی میبینه زود میگه پیشته هر جا هم پرنده ببینه میگه دار دار

همسایه روبرویی برای پرنده ها پشت پنجره دونه میریزه برای همین عاشق تو حیاط رفتنه که پرنده ها رو ببینه

اعضای بدنش رو هم نشون میده (اینم بیشتر از یه ماهه که نشون میده )

گوش و زبون و مو و چشماش(خیلی باحال چشماتو میبندی و باز میکنی) دستات و پاهات وبینیت

خیلی کارای دیگه هم میکنی که الان یادم نیست ولی در کل پسرم خیلی شیرین و شیرین زبون شده همه چیزهایی رو که یاد میگیره رو هم دوست داره ریتمیک کنه و مثه شعر بخونه با اون صدای نازش