10 روز دوم
بعد از اینکه 10 روز تو خونه خودمون تموم شد مامان همسری تصمیم گرفت برگرده خونشون و ما هم قرار شد 10 روز دوم رو خونه مامان و بابا قصد کنیم
واسه همین یه اسباب کشی حسابی کردیم و امیر مهدی رو بردیم خونه مامان جونش و من و آقای همسر هم رفتیم دکتر که معاینه بعد عمل بشیم آخه خانم دکتر تازه از فرانس برگشته بود(دکتر هم میخوایی دکتر های فرانس)
برگشتیم و دیدم بابا جون چه شعری برای امیر مهدی ساخته:
بر و بازو ماشالا
سر و سینه ماشالا
هرکی با ما صفاست بدخواه نداره
جون تو دشمناش پاک لت و پاره
این شعر رو با همون لحن باحالش واسه امیر مهدی میخونه و ماساژش میده
امیر مهدی هم حسابی کیف میکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی