خدایا این زردی رو هرچی زودتر خوب کن
دیروز بابایی که اومد خونه شام خوردیم و رفتیم بیمارستان علی اصغر که دوباره برای خوب شدن زردی یکی یه دونمون رو به دکتر نشون بدیم، حدود دو ساعتی اونجا معطل شدیم وقتی رفتیم تو دکتر معاینه کرد و گفت هنوز زردی داری و بهمون گفت شنبه بریم درمانگاه که آزمایشهای مخصوص رو برامون بنویسن که ببینبیم دور از جون نارسایی چیزی نداشته باشه
با اینکه دکتر بارها گفت جای نگرانی نیست ولی خدا میدونه از دیروز تا حالا چی کشیدم دارم از نگرانی میمیرم
خدای مهربونم خودت از پسر ما مراقبت کن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی